چند سالی است كه خبرهاي مربوط به حوزه زنان، سمت مثبت ترازو را كمي سنگين كرده است.
کمتر پیش میآید خبرهای سیستان و بلوچستان در رسانهها سوی مثبتی داشته باشد. اما چند سالی است که خبرهای مربوط به حوزه زنان، سمت مثبت ترازو را کمی سنگین کرده است. با وجود برخی مخالفتها، زنان جنوب شرق خطشکن شدند و به جایگاههایی رسیدند که هنوز در ایران داشتن نام یک زن برایشان غیرمعمول است. فرماندار، شهردار، معاون استاندار و چندین مدیرکل استانی که برخی از آنها اولینها در نوع خود بودند.
اما آیا میتوان گفت، زنان سیستان و بلوچستان در جای قابل قبولی از مسیر توسعه قرار گرفتهاند؟
پاسخ به این سوال در جامعهای با نمادهای فراوان صفر و یکی، دشوار است. زنان سیستانی و بلوچستان صاحب اولینهای دیگری هم هستند، از آمار بالای ازدواج و طلاق کودکان گرفته تا ترک تحصیل دختران و رواج چندهمسری.
مثال دیگری از این تناقضات، جایگاه قابل قبول زنان استان در تحصیلات تکمیلی و سهم ناچیزشان در مشارکت اقتصادی در مقایسه با سایر استانهای کشور است.
اینکه بر هر گزاره مثبت در حوزه زنان استان چندین بند ناخوشایند بسته شده است، بررسی دوباره چگونگی روند توسعه در شاخصهای حوزه زنان را ضروری نشان میدهد.
سوال اساسی دیگر این است که آیا انتصاب چند زن در سمتهای کلیدی برای افزایش کیفیت زندگی زنان در سیستان و بلوچستان کافی است؟ در جواب این سوال باید گفت، لازم است اما کافی نیست. حضور زنان در نقشهای کلیدی دولتی، اگر به برندسازیهایی فاقد بینش و روش تبدیل شود، میتواند دامی باشد که به بیعملی مسوولان دولتی و حتی فعالان حوزه رسانه و جامعه ختم شود.
رفع تبعیض در حوزه مدیریت سیاسی و اجرایی استان گامی مثبت است اما آثار این خطشکنیها در دنیای واقعی زنان سیستان و بلوچستان چندان پررنگ نیست. حضور در سطح کلان بیتاثیر نیست اما تغییر اساسی در شاخصهای این حوزه نیاز به نقشه راهی دارد که اجرای آن ارادهای جدی در حاکمیت و نهادهای مرجع مردمی در استان را میطلبد.
دولتهای اعتدال و اصلاحات هر گاه پای مشارکت سیاسی به میان آمده است، توانستهاند تاثیرگذاران مذهبی و مردمی در استان را در این مسیر با خود همراه کنند اما این همگامسازی در روند توسعه اجتماعی به خصوص حوزه زنان رخ نداده است. در جایی که تریبونهای مذهبی حتی در مواردی مثل تصادفهای رانندگی اظهارنظر میکنند، خبری از معضلاتی همچون ترک تحصیل، ازدواجهای غیررسمی و چند همسریهای غیرقانونی در این تریبونها نیست. نگاه رسانهای به زنان سیستان و بلوچستان نیز شفافیت کافی را ندارد و رسانهها ناتوان از درک لایههای عمیق مسائل زنان در این استان تنها به انتشار پوستهای از رخدادها اکتفا میکنند.
مثال ملموسی در این مورد، خبر مشارکت بالای زنان سیستان و بلوچستان در انتخابات شوراها بود. بدون تحقیقی عمیق از چرایی موضوع، رسانهها در مدح توسعه سیاسی زنان در سیستان و بلوچستان قلم زدند. گرچه درصدی از این حضور فعال را میتوان به پای توسعه نوشت اما سفر به روستاهای خاش لایههایی دیگر از این موضوع را آشکار کرد. مثلا یارکشیهای قومی و قبیلهای نیز نقش پررنگی در ترغیب مردان به ثبتنام زنانشان در انتخابات داشت(در یک روستا مرد برای نگه داشتن قدرت شورا در خانواده خودش، هر دو همسرش را به ثبتنام در انتخابات شوراها تشویق کرده بود!) در برخی از روستاها نیز مردان فاقد شرایط لازم برای شرکت در انتخابات بودند و با ثبتنام زنان در انتخابات شورا، قدرت باز هم در دست مردان در سایه ماند.
حضور فعالان زن استان در بطن جامعه کمرنگ است، بسیاری از همین تعداد نیز درگیر رقابتهای حزبی و جناحی شدهاند. در این بازار داغِ استفاده از نام زنان، نگاه ابزاری زنان به زنان قسمت دردناکتر ماجراست. زنان فعال در عرصه سیاست و مدیریت استان باید به جای تلاش صرف برای ماندن در بازی قدرت، نگاهی به حاشیه راندهشدگان استان بیندازند. همان زنانی که قرار بود نمادی شایسته از حضورشان در قدرت باشند.
همراهی نهادهای حاکمیتی، رسانهها و بدنه موثر اجتماعی در شناخت دقیق و دلسوزانه مشکلات حوزه زنان استان و تلاش برای رفع آن میتواند زنان فراموش شده در لابهلای پروژههای بزرگ توسعهای از یک طرف و دعواهای جناحی و قبیلهای از دیگر سو را دوباره در یادها بیاورد. نمونه آن مساله فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی و مردان خارجی بود که با تلاش فعالان رسانهای و اجتماعی و حمایت دولت و مجلس، روزنههای امیدی برای حل مشکلات این زنان و فرزندانشان گشوده شده است.
توسعهیافتگی، ورود چند نام زنانه در میان اسامی مردانه نیست بلکه آنجا معنا مییابد که حداقل حقوق شهروندی برای آحاد جامعه فارغ از جنسیت، قومیت و مذهب فراهم شود.
/ انتهای پیام
- نویسنده : روزنامه اعتماد
- منبع خبر : روزنامه اعتماد
https://bonanews.ir/?p=322
Wednesday, 25 May , 2022